، در مقطعي از زمان بيشترِ منتقدان دولت تدبير و اميد گروههاي سياسي بودند و در ادامهي کار اقشار مختلف جامعه هم که از جريان خاصي طرفداري نميکردند، درپي عدم تحقق وعدههاي مسئولين به جُرگهي مخالفان کابينهي يازدهم پيوستند.
منتقدان اقدامات دولتمردان با الفاظ آشنايي همچون «بيسواد»، «بيشناسنامه»، «لبوفروش» و قصعليهذه پذيرايي شدند و مسئولين بيآنکه در رودربايستي بمانند، به جايِ شفافسازي و پاسخِ منطقي به سوالات، ترور شخصيت را در سرلوحهي کارهايشان قرار دادند تا مجبور نباشند در مقابل احدي مؤاخذه شوند.
شايد هيچکس فکر نميکرد يک روز اعضاء کابينهي يازدهم به نقطهاي برسند که همقطاران خود را نيز با الفاظِ بيادبانه لِه کنند و يک وزير هنگام مواجهه با خواستههاي فرماندار منطقه و گلايههايش از کمبودهاي بهداشتي، بگويد: « از کار بيکارت ميکنم! بيشعور»
وزير بهداشت درحالي فرماندار بدرهي ايلام را در جمع ساير مسئولين «بيشعور» خطاب کرد که رئيس دولت در هنگام مناظرههاي انتخاباتياش گفته بود: «دولت آينده دولت ادب و اخلاق خواهد بود و اين براي دولت تدبير يک اصل است.»
البته آنهايي که اخبار را کم و بيش دنبال ميکنند، از اين اظهارات وزير بهداشت متعجب نشدند، از وزيري که براي دفاع از بزرگترين دستاورد دولت ميگويد اگر برجام نبود مردم کف خيابان زايمان ميکردند، نبايد انتظار داشت هنگام رويارويي با مطالبات بهحق مردم، آنها را بيشعور خطاب نکند.
هرچند به دنبال فراگير شدن اعتراضات نسبت به لحن قاضيزاده هاشمي، طي يک سناريوي از پيشطراحي شده وزير بهداشت با فرماندار مورد هجمه تماس گرفت و عذرخواهي کرد اما اين براي همه مبرهن است که اگر فيلمي از آن واقعه ثبت نميشد و در فضاي مجازي منتشر نميگرديد، قاضيزاده به آنچه گفته بود عمل ميکرد و چند روز بعد رسانهها از توديع و معارفه فرماندار بدره خبر ميدادند.
در دولت روحاني، فرماندار معنايي ندارد و وزرا نمايندگان دولت را در مناطق مختلف به چشم فرمانبرداراني ميبينند که حقِ گفتن نواقص و درخواستهاي شهروندان را ندارند.
قرائن و رخدادهاي سريالي نشان ميدهد اصلِ ادب و احترام در اين دولت برخلاف اصرار روحاني خدشهدار شده است و رئيسجمهور نه تنها توان دفاع از شعارهاي اقتصادياش را در انتخابات 96 ندارد، بلکه حتي نميتواند از تحقق شعارهاي حداقلياش هم سخن بگويد و به آنها بنازد.